معنی فارسی from above

B1

از بالا، به معنای دیدن یا تجربه کردن چیزی از یک ارتفاع.

Indicating a perspective that comes from a higher position.

example
معنی(example):

نمایی که از بالا بود نفس‌گیر بود.

مثال:

The view from above was breathtaking.

معنی(example):

او شهر را از بالا در هلیکوپتر دید.

مثال:

She saw the city from above in the helicopter.

معنی فارسی کلمه from above

: معنی from above به فارسی

از بالا، به معنای دیدن یا تجربه کردن چیزی از یک ارتفاع.