معنی فارسی front-fanged

B2

دندانی که در جلو دهان حیوانات قرار دارد و معمولاً برای دفاع یا شکار به کار می‌رود.

Featuring fangs or teeth that are located at the front, often associated with predatory animals.

example
معنی(example):

برخی از مارها دندان‌های جلویی دارند و از طریق دندان‌های بزرگ خود سم تزریق می‌کنند.

مثال:

Some snakes are front-fanged and inject venom through their large teeth.

معنی(example):

طراحی دندان‌های جلویی این مارها به جستجو برای طعمه کمک می‌کند.

مثال:

The front-fanged design of these teeth helps with hunting.

معنی فارسی کلمه front-fanged

: معنی front-fanged به فارسی

دندانی که در جلو دهان حیوانات قرار دارد و معمولاً برای دفاع یا شکار به کار می‌رود.