معنی فارسی frontispiecing
B1فرانتیسپیسم، فرایند تزئین صفحات آغازین آثار نوشتاری با تصاویر یا طراحیهای زیبا.
The process of decorating the front pages of written works with illustrations or designs.
- NOUN
example
معنی(example):
صفحهآرایی میتواند ارزش زیبایی کتابها را افزایش دهد.
مثال:
Frontispiecing can enhance the aesthetic value of books.
معنی(example):
این هنرمند به خاطر مهارتش در صفحهآرایی معروف بود.
مثال:
The artist was known for her skill in frontispiecing.
معنی فارسی کلمه frontispiecing
:فرانتیسپیسم، فرایند تزئین صفحات آغازین آثار نوشتاری با تصاویر یا طراحیهای زیبا.