معنی فارسی frontless
B2فرانتلس، به معنای طراحی یا لباسی است که قسمت جلو ندارد.
Referring to a design or garment that lacks a front section.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباسی که او پوشیده بود بدون جلو و اما با سلیقه بود.
مثال:
The dress she wore was frontless but tasteful.
معنی(example):
طراحیهای بدون جلو در مد معاصر غالباً مشاهده میشود.
مثال:
Frontless designs are often seen in modern fashion.
معنی فارسی کلمه frontless
:فرانتلس، به معنای طراحی یا لباسی است که قسمت جلو ندارد.