معنی فارسی frontloading

B1

پیش‌بارگذاری به استراتژی‌ای اطلاق می‌شود که در آن وظایف یا منابع در مراحل اولیه برای بهبود کارآیی یا نتایج نهایی تخصیص می‌یابند.

A strategy where tasks or resources are allocated in the early stages to improve efficiency or final outcomes.

verb
معنی(verb):

To assign to the initial periods.

مثال:

We front-loaded the fees on the project.

example
معنی(example):

پیش‌بارگذاری معمولاً به نتایج نهایی بهتری در پروژه‌ها منجر می‌شود.

مثال:

Frontloading usually leads to better final results in projects.

معنی(example):

استفاده از استراتژی پیش‌بارگذاری می‌تواند کارآیی در جریان‌های کاری را بهبود بخشد.

مثال:

Using a frontloading strategy can improve efficiency in workflows.

معنی فارسی کلمه frontloading

: معنی frontloading به فارسی

پیش‌بارگذاری به استراتژی‌ای اطلاق می‌شود که در آن وظایف یا منابع در مراحل اولیه برای بهبود کارآیی یا نتایج نهایی تخصیص می‌یابند.