معنی فارسی frosties
A2نوعی غلات صبحانه شیرین و ترد که معمولاً به همراه شیر سرو میشود.
A brand of breakfast cereal known for its frosted flakes.
- NOUN
example
معنی(example):
فراستیها یکی از گزینههای محبوب صبحانه هستند.
مثال:
Frosties are a popular cereal choice for breakfast.
معنی(example):
او در حالی که روزنامه میخواند یک کاسه فراستیها را لذت برد.
مثال:
He enjoyed a bowl of Frosties while reading the newspaper.
معنی فارسی کلمه frosties
:
نوعی غلات صبحانه شیرین و ترد که معمولاً به همراه شیر سرو میشود.