معنی فارسی frounceless
B1بدون چین و ناهمواری، به سطح یا طراحی اشاره دارد که کاملاً صاف است.
Lacking any unevenness or folds.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او طرحهای بدون ناهمواری را برای ظاهری صاف ترجیح میداد.
مثال:
He preferred frounceless designs for a sleek look.
معنی(example):
میز دارای تمیزی بدون ناهمواری بود که تمیز کردن آن آسان بود.
مثال:
The table had a frounceless finish, making it easy to clean.
معنی فارسی کلمه frounceless
:
بدون چین و ناهمواری، به سطح یا طراحی اشاره دارد که کاملاً صاف است.