معنی فارسی frouziest
B1فروزیترین به معنای بیشترین شدت ابری بودن در مقایسه با دیگر وضعیتها است.
The highest degree of gloominess or cloudiness among comparable situations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ابریترین روزی است که در این ماه داشتیم.
مثال:
This is the frouziest day we've had this month.
معنی(example):
به آن ابرهای ابریتر در آسمان نگاه کن.
مثال:
Look at those frouziest clouds in the sky.
معنی فارسی کلمه frouziest
:فروزیترین به معنای بیشترین شدت ابری بودن در مقایسه با دیگر وضعیتها است.