معنی فارسی frowardness

B1

سرسختی به معنای مقاومت در برابر نصیحت‌ها و عدم توجه به آداب و رسوم است.

The quality of being willfully obstinate or disobedient.

example
معنی(example):

سرسختی او باعث بروز مشکلات زیادی در گروه شد.

مثال:

His frowardness caused many problems in the group.

معنی(example):

سرسختی معمولاً به عنوان یک ویژگی منفی در کودکان دیده می‌شود.

مثال:

Frowardness is often seen as a negative trait in children.

معنی فارسی کلمه frowardness

:

سرسختی به معنای مقاومت در برابر نصیحت‌ها و عدم توجه به آداب و رسوم است.