معنی فارسی fructiculture
B2کشاورزی میوه، شاخهای از کشاورزی است که به پرورش و کشت درختان میوه اختصاص دارد.
The cultivation of fruit trees for commercial production.
- NOUN
example
معنی(example):
کشاورزی میوه شامل پرورش درختان میوه است.
مثال:
Fructiculture involves the cultivation of fruit trees.
معنی(example):
بسیاری از مزارع به کشاورزی میوه برای محصولات ارگانیک تخصص دارند.
مثال:
Many farms specialize in fructiculture for organic produce.
معنی فارسی کلمه fructiculture
:کشاورزی میوه، شاخهای از کشاورزی است که به پرورش و کشت درختان میوه اختصاص دارد.