معنی فارسی fructiferous

B1

میوه‌زا، صفتی از گیاهانی که میوه تولید می‌کنند.

Bearing or producing fruit.

example
معنی(example):

گیاهان میوه‌زا میوه‌های زیادی تولید می‌کنند.

مثال:

Fructiferous plants produce a lot of fruit.

معنی(example):

باغ برای انواع میوه‌زای خود مشهور است.

مثال:

The orchard is known for its fructiferous varieties.

معنی فارسی کلمه fructiferous

:

میوه‌زا، صفتی از گیاهانی که میوه تولید می‌کنند.