معنی فارسی fruitages

B1

محصولات میوه، میوه‌هایی که از درختان یا گیاهان برداشت می‌شوند.

The fruits produced by a plant or tree.

example
معنی(example):

محصولات این باغ در پاییز برداشت می‌شود.

مثال:

The fruitages of this orchard are harvested in the fall.

معنی(example):

میوه‌های مختلف مواد مغذی متنوعی که برای سلامت ضروری هستند را فراهم می‌کنند.

مثال:

Different fruitages provide various nutrients essential for health.

معنی فارسی کلمه fruitages

:

محصولات میوه، میوه‌هایی که از درختان یا گیاهان برداشت می‌شوند.