معنی فارسی fruitwomen
B1گروهی از زنان که به فروش میوه و محصولات تازه میپردازند.
Women who sell fruits and fresh produce, often working collaboratively.
- NOUN
example
معنی(example):
زنهای میوهفروش به طور مشترک برای تأمین بازار با میوههای تازه کار میکنند.
مثال:
The fruitwomen work together to provide the market with fresh fruits.
معنی(example):
زنهای میوهفروش در روستا اغلب تکنیکهای کشاورزی خود را به اشتراک میگذارند.
مثال:
Fruitwomen in the village often share their farming techniques.
معنی فارسی کلمه fruitwomen
:
گروهی از زنان که به فروش میوه و محصولات تازه میپردازند.