معنی فارسی fruitwoman

A2

زنی که به فروش میوه و محصولات تازه می‌پردازد.

A woman who sells fruits and fresh produce.

example
معنی(example):

زن میوه‌فروش در بازار محصولات تازه می‌فروشد.

مثال:

The fruitwoman sells fresh produce at the market.

معنی(example):

هر شنبه، زن میوه‌فروش بهترین میوه‌ها را از مزرعه‌اش می‌آورد.

مثال:

Every Saturday, the fruitwoman brings the best fruits from her farm.

معنی فارسی کلمه fruitwoman

: معنی fruitwoman به فارسی

زنی که به فروش میوه و محصولات تازه می‌پردازد.