معنی فارسی fuckhead
B2 /ˈfʌkˌhɛd/به عنوان توهینی به فردی که به نظر میرسد نادان یا احمق باشد، استفاده میشود.
A derogatory term for someone perceived as stupid or incompetent.
- noun
noun
معنی(noun):
A stupid or otherwise undesirable person
example
معنی(example):
او میتواند وقتی که راهش نمیشود واقعاً یک فاکهد باشد.
مثال:
He can be such a fuckhead when he doesn’t get his way.
معنی(example):
نمیتوانم باور کنم که آن فاکهد این تصمیم را گرفت.
مثال:
I can’t believe that fuckhead made that decision.
معنی فارسی کلمه fuckhead
:
به عنوان توهینی به فردی که به نظر میرسد نادان یا احمق باشد، استفاده میشود.