معنی فارسی fucoxanthin

B2

رنگدانه‌ای که به جلبک‌های قهوه‌ای رنگ می‌دهد و دارای خواص آنتی‌اکسیدانی است.

A carotenoid pigment present in brown algae that has potential health benefits.

noun
معنی(noun):

A carotenoid pigment found in the chloroplasts of brown algae.

example
معنی(example):

فوکوزانتین رنگدانه‌ای است که در جلبک‌های قهوه‌ای یافت می‌شود.

مثال:

Fucoxanthin is a pigment found in brown algae.

معنی(example):

بسیاری از تحقیقات نشان می‌دهد که فوکوزانتین فواید سلامتی دارد.

مثال:

Many studies show the health benefits of fucoxanthin.

معنی فارسی کلمه fucoxanthin

: معنی fucoxanthin به فارسی

رنگدانه‌ای که به جلبک‌های قهوه‌ای رنگ می‌دهد و دارای خواص آنتی‌اکسیدانی است.