معنی فارسی fuggy
B2فوضا، به معنای هوای مرطوب و سنگین است که ممکن است راحتی را از بین ببرد.
Characterized by humidity and a lack of freshness, often uncomfortable.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Muggy, stuffy, with bad ventilation
example
معنی(example):
اتاق به خاطر کمبود تهویه احساس فوضا کرد.
مثال:
The room felt fuggy due to the lack of ventilation.
معنی(example):
در روزهای گرم، هوا میتواند فوضا و ناخوشایند باشد.
مثال:
On hot days, the air can feel fuggy and uncomfortable.
معنی فارسی کلمه fuggy
:
فوضا، به معنای هوای مرطوب و سنگین است که ممکن است راحتی را از بین ببرد.