معنی فارسی fuglemanship
B2فگلمناشی، هنر و مهارت در مدیریت و کار با پرندگان، به ویژه در درگیر کردن آنها در فعالیتهای خاص.
The art or skill of handling and training birds.
- NOUN
example
معنی(example):
فگلمناشی شامل مدیریت ماهرانه پرندگان است.
مثال:
Fuglemanship involves the skilled handling of birds.
معنی(example):
او مهارتهای فگلمناشی خود را در رویداد مشاهده پرندگان نشان داد.
مثال:
He demonstrated his fuglemanship at the birdwatching event.
معنی فارسی کلمه fuglemanship
:
فگلمناشی، هنر و مهارت در مدیریت و کار با پرندگان، به ویژه در درگیر کردن آنها در فعالیتهای خاص.