معنی فارسی fugle

B1

نوعی پرنده که به زیبایی و آزادی مشهور است.

A bird known for its beauty; often symbolizes freedom.

example
معنی(example):

پرنده‌ فگل به خاطر پرهای زیبایش شناخته می‌شود.

مثال:

The fugle bird is known for its beautiful feathers.

معنی(example):

در افسانه‌ها، فگل به آزادی و探索 اشاره دارد.

مثال:

In folklore, the fugle symbolizes freedom and exploration.

معنی فارسی کلمه fugle

: معنی fugle به فارسی

نوعی پرنده که به زیبایی و آزادی مشهور است.