معنی فارسی fulcruming
B1فلوکروم کردن به معنای استفاده از نقطه تکیهگاه برای بلند کردن یا جابهجا کردن اشیاء است.
The action of using a fulcrum to lift or move something.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تیرکهای سنگین را برای جابهجایی آسان فلوکروم میکنند.
مثال:
They are fulcruming the heavy planks to move them easily.
معنی(example):
او ابزار را برای رسیدن به قفسه بالایی فلوکروم میکند.
مثال:
He is fulcruming the tool to reach the top shelf.
معنی فارسی کلمه fulcruming
:فلوکروم کردن به معنای استفاده از نقطه تکیهگاه برای بلند کردن یا جابهجا کردن اشیاء است.