معنی فارسی full forward

B1

در یک موقعیت یا وضعیت خاص، به معنای حرکت یا تلاش برای رسیدن به یک هدف مشخص با حداکثر قدرت و انرژی است.

Moving or acting boldly towards a goal or objective.

noun
معنی(noun):

A player in Australian rules football and Gaelic football with a focus on kicking goals.

example
معنی(example):

تیم به صورت تمام رو به جلو بازی کرد تا گل‌های بیشتری بزند.

مثال:

The team played full forward to score more goals.

معنی(example):

او با اشتیاق تمام رو به جلو به پروژه نزدیک شد.

مثال:

She approached the project with full forward enthusiasm.

معنی فارسی کلمه full forward

: معنی full forward به فارسی

در یک موقعیت یا وضعیت خاص، به معنای حرکت یا تلاش برای رسیدن به یک هدف مشخص با حداکثر قدرت و انرژی است.