معنی فارسی full of one's own importance
B2فردی که به خود و اهمیت خود بسیار اهمیت میدهد و خود را بالاتر از دیگران میبیند.
Having an exaggerated sense of one's own value or importance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در محل کار خیلی مغرور به نظر میرسد.
مثال:
He acts so full of his own importance at work.
معنی(example):
سخنرانیهای او اغلب پر از خودشیفتگی است.
مثال:
Her speeches are often full of her own importance.
معنی فارسی کلمه full of one's own importance
:فردی که به خود و اهمیت خود بسیار اهمیت میدهد و خود را بالاتر از دیگران میبیند.