معنی فارسی full-bodied

B1

به چیزی که غنی، کامل و دارای بافت قوی باشد اشاره دارد.

Having a rich and strong quality, often used to describe wine or coffee.

adjective
معنی(adjective):

Of a comestible, especially a beverage, having a rich flavor.

مثال:

a full-bodied coffee

example
معنی(example):

این شراب به خاطر طعم غنی و تمام عیارش شناخته شده است.

مثال:

This wine is known for its full-bodied flavor.

معنی(example):

او در صبح قهوه‌ای با طعم غنی را ترجیح می‌دهد.

مثال:

He prefers a full-bodied coffee in the morning.

معنی فارسی کلمه full-bodied

: معنی full-bodied به فارسی

به چیزی که غنی، کامل و دارای بافت قوی باشد اشاره دارد.