معنی فارسی full-bred

B1

اصیل یا خالص، به خصوص درباره حیواناتی که نسل آنها فقط از یک نژاد خاص است.

Referring to animals that are purebred or of a recognized breed with a documented lineage.

example
معنی(example):

این سگ یک لابرادور اصیل است که به خاطر طبیعت دوستانه‌اش شناخته می‌شود.

مثال:

The dog is a full-bred Labrador, known for its friendly nature.

معنی(example):

پستانداران اصیل معمولاً شجره‌نامه معتبر دارند.

مثال:

Full-bred animals often have documented lineage.

معنی فارسی کلمه full-bred

: معنی full-bred به فارسی

اصیل یا خالص، به خصوص درباره حیواناتی که نسل آنها فقط از یک نژاد خاص است.