معنی فارسی full-flavored
B1غذایی یا نوشیدنی که طعم و عطر غنی و کاملتری دارد.
Having a rich and strong taste or aroma.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سرآشپز یک خوراک با طعم کامل تهیه کرد که مهمانان را شگفتزده کرد.
مثال:
The chef prepared a full-flavored dish that delighted the guests.
معنی(example):
من قهوهای با طعم کامل را در صبح دوست دارم.
مثال:
I enjoy full-flavored coffee in the morning.
معنی فارسی کلمه full-flavored
:
غذایی یا نوشیدنی که طعم و عطر غنی و کاملتری دارد.