معنی فارسی full-toned

B1

صدا یا نغمه‌ای که دارای حجم و عمق زیادی باشد، معمولاً در مورد صداهای موسیقی یا انسان‌ها به کار می‌رود.

Having a rich, deep, and resonant quality in sound.

example
معنی(example):

خواننده صدای پرتنینی دارد که شنوندگان را مجذوب می‌کند.

مثال:

The singer has a full-toned voice that captivates the audience.

معنی(example):

خنده پرتنین او اتاق را پر از شادی کرد.

مثال:

His full-toned laughter filled the room with joy.

معنی فارسی کلمه full-toned

: معنی full-toned به فارسی

صدا یا نغمه‌ای که دارای حجم و عمق زیادی باشد، معمولاً در مورد صداهای موسیقی یا انسان‌ها به کار می‌رود.