معنی فارسی fulminator

B2

فولمیناتور به ماشین یا دستگاهی گفته می‌شود که برای تولید انفجارهای الکتریکی استفاده می‌شود.

A device used to produce or generate an explosive discharge.

example
معنی(example):

دستگاه فولمیناتور برای تست سیستم‌های الکتریکی استفاده می‌شود.

مثال:

The fulminator device is used for testing electrical systems.

معنی(example):

یک فولمیناتور می‌تواند تخلیه‌های الکتریکی سریع تولید کند.

مثال:

A fulminator can produce rapid electrical discharges.

معنی فارسی کلمه fulminator

: معنی fulminator به فارسی

فولمیناتور به ماشین یا دستگاهی گفته می‌شود که برای تولید انفجارهای الکتریکی استفاده می‌شود.