معنی فارسی functionize

B1

عملکردی کردن، به معنای تبدیل کردن چیزی به یک شکل یا حالت عملیاتی.

To make functional; to put into working condition.

example
معنی(example):

ما باید این فرایند را به گونه ای عملکردی کنیم تا کارایی بهتری داشته باشد.

مثال:

We need to functionize this process for better efficiency.

معنی(example):

آیا می‌توانیم روش‌های موجود را به نحوی عملکردی کنیم؟

مثال:

Can we functionize the existing methods?

معنی فارسی کلمه functionize

:

عملکردی کردن، به معنای تبدیل کردن چیزی به یک شکل یا حالت عملیاتی.