معنی فارسی fundamental unit
B2یک واحد اصلی و اساسی در حوزهای خاص که به عنوان معیار سنجش یا ساختار پایه به کار میرود.
A basic or primary element that serves as a standard or fundamental part in a system.
- NOUN
example
معنی(example):
در علم، متر یک واحد بنیادی اندازهگیری طول است.
مثال:
In science, the meter is a fundamental unit of measurement for length.
معنی(example):
اتمها به عنوان واحدهای بنیادی ماده در نظر گرفته میشوند.
مثال:
Atoms are considered the fundamental units of matter.
معنی فارسی کلمه fundamental unit
:
یک واحد اصلی و اساسی در حوزهای خاص که به عنوان معیار سنجش یا ساختار پایه به کار میرود.