معنی فارسی fundamentalness
B1اصلی بودن به ویژگی یا حالت بودن چیزی بنیادی اشاره دارد.
The state or quality of being fundamental; essential nature.
- NOUN
example
معنی(example):
اصلی بودن دموکراسی را نمیتوان نادیده گرفت.
مثال:
The fundamentalness of democracy cannot be overstated.
معنی(example):
ما در جلسه خود درباره بنیادی بودن اصول اخلاقی بحث کردیم.
مثال:
We discussed the fundamentalness of ethical principles in our meeting.
معنی فارسی کلمه fundamentalness
:اصلی بودن به ویژگی یا حالت بودن چیزی بنیادی اشاره دارد.