معنی فارسی fundmonger
B2فاندمانگر به شخصی اشاره دارد که به طور فعال در فعالیتهای سرمایهگذاری مشغول است.
A person who promotes or sells investment funds.
- NOUN
example
معنی(example):
فاندمانگر گزینههای مختلف سرمایهگذاری را به مشتریانش ارائه داد.
مثال:
The fundmonger offered various investment options to his clients.
معنی(example):
برخی فاندمانگرها ممکن است در تبلیغ صندوقهای خود بسیار تهاجمی باشند.
مثال:
Some fundmongers can be overly aggressive in promoting their funds.
معنی فارسی کلمه fundmonger
:فاندمانگر به شخصی اشاره دارد که به طور فعال در فعالیتهای سرمایهگذاری مشغول است.