معنی فارسی fungate

B1

به حالت مبتلا شدن به قارچ اشاره دارد.

To be infected by fungi or affected by fungal growth.

example
معنی(example):

ساختار می‌تواند به قارچ‌زدگی مبتلا شود اگر در معرض رطوبت زیاد قرار گیرد.

مثال:

The structure can fungate if exposed to excessive moisture.

معنی(example):

نظارت دقیق می‌تواند از قارچ‌زدگی ساختمان جلوگیری کند.

مثال:

Careful monitoring can prevent the building from fungating.

معنی فارسی کلمه fungate

:

به حالت مبتلا شدن به قارچ اشاره دارد.