معنی فارسی fungoidal

B1

ساختار یا ویژگی‌های مرتبط با قارچ‌ها را توصیف می‌کند، معمولاً در زمینه زیست‌شناسی و میکروبیولوژی استفاده می‌شود.

Relating to or resembling fungi.

example
معنی(example):

ساختار قارچی این موجود منحصر به فرد بود.

مثال:

The fungoidal structure of the organism was unique.

معنی(example):

دانشمندان یک گونه قارچی جدید شناسایی کردند.

مثال:

Scientists identified a new fungoidal species.

معنی فارسی کلمه fungoidal

:

ساختار یا ویژگی‌های مرتبط با قارچ‌ها را توصیف می‌کند، معمولاً در زمینه زیست‌شناسی و میکروبیولوژی استفاده می‌شود.