معنی فارسی fungology

B1

علمی که به بررسی و شناخت قارچ‌ها و ویژگی‌های آنها می‌پردازد.

The scientific study of fungi.

example
معنی(example):

فانگولوژی مطالعه قارچ‌ها است.

مثال:

Fungology is the study of fungi.

معنی(example):

او تصمیم گرفت که شغلی در زمینه فانگولوژی را دنبال کند.

مثال:

He decided to pursue a career in fungology.

معنی فارسی کلمه fungology

:

علمی که به بررسی و شناخت قارچ‌ها و ویژگی‌های آنها می‌پردازد.