معنی فارسی funned

B1

سرگرم کردن، به فعالیت لذت‌بخش یا تفریحی اشاره می‌کند که افراد را به‌هم متصل می‌کند.

To engage in enjoyable activities or amusements.

verb
معنی(verb):

To tease, kid, poke fun at, make fun of.

مثال:

Hey, don't get bent out of shape over it; I was just funning you.

example
معنی(example):

آنها تمام بعدازظهر با دوستانشان سرگرم بودند.

مثال:

They funned all afternoon with their friends.

معنی(example):

کودکان در حیاط پشتی با هم سرگرم بودند.

مثال:

The children funned together in the backyard.

معنی فارسی کلمه funned

: معنی funned به فارسی

سرگرم کردن، به فعالیت لذت‌بخش یا تفریحی اشاره می‌کند که افراد را به‌هم متصل می‌کند.