معنی فارسی fur baby
A2عبارت غیررسمی برای اشاره به حیوانات خانگی به عنوان اعضای خانواده.
A colloquial term used to refer to pets, especially those considered akin to family members.
- noun
noun
معنی(noun):
A furry pet considered a child by a human.
example
معنی(example):
سگ من فر بچه من است؛ او را مانند خانواده‌ام رفتار می‌کنم.
مثال:
My dog is my fur baby; I treat him like family.
معنی(example):
او به گربه‌اش به عنوان فر بچه‌اش اشاره می‌کند.
مثال:
She refers to her cat as her fur baby.
معنی فارسی کلمه fur baby
:
عبارت غیررسمی برای اشاره به حیوانات خانگی به عنوان اعضای خانواده.
