معنی فارسی fur brigades

B2

گروه‌هایی که در صنعت خز و مدیریت پوست‌های حیوانات فعالیت می‌کنند.

Groups or teams involved in the fur trade or management of animal pelts.

example
معنی(example):

گروه‌های خز وظیفه مدیریت پوست‌های حیوانات را بر عهده دارند.

مثال:

The fur brigades are tasked with managing animal pelts.

معنی(example):

به طور تاریخی، گروه‌های خز نقش قابل توجهی در تجارت ایفا کردند.

مثال:

Historically, fur brigades played a significant role in trade.

معنی فارسی کلمه fur brigades

: معنی fur brigades به فارسی

گروه‌هایی که در صنعت خز و مدیریت پوست‌های حیوانات فعالیت می‌کنند.