معنی فارسی furl
B1 /fɝl/جمع کردن یا به سمت داخل پیچاندن چیزی، به خصوص یک پارچه یا بادبان.
To roll or fold up something, typically cloth or a sail, for storage.
- verb
verb
معنی(verb):
To lower, roll up and secure (something, such as a sail or flag)
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت که بادبانها را پیش از آنکه طوفان برسد، جمع کند.
مثال:
He decided to furl the sails before the storm hit.
معنی(example):
شما باید هنگام پایان رویداد، پرچم را جمع کنید.
مثال:
You need to furl the flag when the event is over.
معنی فارسی کلمه furl
:
جمع کردن یا به سمت داخل پیچاندن چیزی، به خصوص یک پارچه یا بادبان.