معنی فارسی furtherances
B1پیشرفتها یا اقدامات مثبت که به بهبود یا توسعه چیزی کمک میکنند.
Enhancements or actions that contribute to improvement or advancement.
- NOUN
example
معنی(example):
کمیته تعدادی پیشرفت برای بهبود جامعه انجام داد.
مثال:
The committee made several furtherances to improve the community.
معنی(example):
پیشرفتها در فناوری به طور قابل توجهی زندگی ما را تغییر دادهاند.
مثال:
Furtherances in technology have significantly changed our lives.
معنی فارسی کلمه furtherances
:پیشرفتها یا اقدامات مثبت که به بهبود یا توسعه چیزی کمک میکنند.