معنی فارسی fuseless
B2بدون فیوز به سیستمی اطلاق میشود که نیازی به فیوز برای حفاظت ندارد.
Referring to a system or device that does not require fuses for operation or protection.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فنآوری جدید بدون فیوز کار میکند و نیازی به فیوزهای سنتی ندارد.
مثال:
The new technology is fuseless and operates without the need for traditional fuses.
معنی(example):
یک دستگاه بدون فیوز ایمنی و کارایی بهتری را ارائه میدهد.
مثال:
A fuseless device offers improved safety and efficiency.
معنی فارسی کلمه fuseless
:بدون فیوز به سیستمی اطلاق میشود که نیازی به فیوز برای حفاظت ندارد.