معنی فارسی gabelle

B2

گابِل، مالیاتی که بر روی نمک وضع می‌شد و در تاریخ فرانسه به‌طور خاص شناخته شده است.

A tax historically imposed on salt in France.

example
معنی(example):

گابِل، مالیاتی بر روی نمک در فرانسه در زمان‌های میانه بود.

مثال:

The gabelle was a tax on salt in France during the medieval period.

معنی(example):

بسیاری از شورش‌ها به خاطر اجرای ناعادلانه ی گابِل به وجود آمد.

مثال:

Many revolts were sparked by the unfair implementation of the gabelle.

معنی فارسی کلمه gabelle

:

گابِل، مالیاتی که بر روی نمک وضع می‌شد و در تاریخ فرانسه به‌طور خاص شناخته شده است.