معنی فارسی gablewise

B1

به صورت شیبدار، به شکلی که دارای گابل باشد و معمولاً در طرح‌های معماری استفاده شود.

In a manner relating to a gable, especially in architecture.

example
معنی(example):

سقف به صورت شیبدار طراحی شده است تا آب بهتر تخلیه شود.

مثال:

The roof is designed to be gablewise for better water drainage.

معنی(example):

آنها خانه را به صورت شیبدار ساختند تا با معماری محلی مطابقت داشته باشد.

مثال:

They built the house gablewise to match the local architecture.

معنی فارسی کلمه gablewise

:

به صورت شیبدار، به شکلی که دارای گابل باشد و معمولاً در طرح‌های معماری استفاده شود.