معنی فارسی gabling
B1گفتگو کردن یا شر و شور کردن به ویژه به صورت دوستانه.
Engaging in conversation or chatting, especially in a friendly manner.
- VERB
example
معنی(example):
آنها بعدازظهر را درباره کتابهای مورد علاقهشان گفتگو کردند.
مثال:
They spent the afternoon gabling about their favorite books.
معنی(example):
گفتگو کردن یک راه برای نزدیک شدن به دوستان بر سر علایق مشترک است.
مثال:
Gabling is a way to bond with friends over shared interests.
معنی فارسی کلمه gabling
:گفتگو کردن یا شر و شور کردن به ویژه به صورت دوستانه.