معنی فارسی gadge
B1وسیلهای کوچک و معمولاً مکانیکی که برای انجام یک کار خاص استفاده میشود.
A small tool or device that serves a particular function.
- noun
noun
معنی(noun):
A non-Roma, a non-Romani person
example
معنی(example):
او از یک وسیله کوچک برای تعمیر قفل درب استفاده کرد.
مثال:
He used a small gadge to fix the door latch.
معنی(example):
این وسیله به ترتیبدهی ابزارها به طور مؤثر کمک میکند.
مثال:
This gadge helps in organizing the tools efficiently.
معنی فارسی کلمه gadge
:
وسیلهای کوچک و معمولاً مکانیکی که برای انجام یک کار خاص استفاده میشود.