معنی فارسی gadges
B1گجتها، ابزارها یا وسایل الکترونیکی کوچک و کاربردی که برای تسهیل کارها طراحی شدهاند.
A small mechanical or electronic device or tool, especially an ingenious or novel one.
- noun
noun
معنی(noun):
A non-Roma, a non-Romani person
example
معنی(example):
گجتهای موجود در فروشگاه بسیار محبوب هستند.
مثال:
The gadgets in the store are very popular.
معنی(example):
او از جمعآوری گجتهای قدیمی لذت میبرد.
مثال:
He enjoys collecting vintage gadgets.
معنی فارسی کلمه gadges
:
گجتها، ابزارها یا وسایل الکترونیکی کوچک و کاربردی که برای تسهیل کارها طراحی شدهاند.