معنی فارسی gambeer

B2

گامبیر، جدی، با ویژگی‌های بالغ بودن.

Serious, often indicating maturity or depth in character.

example
معنی(example):

او با گذشت زمان جدی‌تر شد.

مثال:

He became more gambeer as he aged.

معنی(example):

جدیت طبیعت بحث همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The gambeer nature of the discussion surprised everyone.

معنی فارسی کلمه gambeer

:

گامبیر، جدی، با ویژگی‌های بالغ بودن.