معنی فارسی gambeered
B2گامبیر شدن، جدی گرفتن یا عمیقتر بودن در یک رویکرد.
To adopt a more serious or mature approach or attitude.
- VERB
example
معنی(example):
آنها رویکرد خود را در پروژه جدیتر کردهاند.
مثال:
They have gambeered their approach to the project.
معنی(example):
تیم پس از آخرین جلسه استراتژیهای خود را جدیتر کرده است.
مثال:
The team has gambeered their strategies after the last meeting.
معنی فارسی کلمه gambeered
:گامبیر شدن، جدی گرفتن یا عمیقتر بودن در یک رویکرد.
