معنی فارسی gamblesomeness

B2

جسارت و ریسک‌پذیری در انجام کارها، به ویژه در قمار و موارد مشابه

The quality of being inclined to take risks or gamble.

example
معنی(example):

گامبل‌سومنس او اغلب او را به خطراتی می‌کشاند که دیگران از آن دوری می‌کردند.

مثال:

His gamblesomeness often led him to take risks that others avoided.

معنی(example):

گامبل‌سومنس سرمایه‌گذار همکارانش را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The gamblesomeness of the investor surprised his colleagues.

معنی فارسی کلمه gamblesomeness

:

جسارت و ریسک‌پذیری در انجام کارها، به ویژه در قمار و موارد مشابه