معنی فارسی gammock
B1گاموک به معنای تپهای کوچک یا برآمدگی زمینی است که معمولاً در مکانهای طبیعی وجود دارد.
A small hill or rise in the landscape, often found in natural settings.
- NOUN
example
معنی(example):
گاموک محلی ایدهآل برای پیک نیک بود.
مثال:
The gammock was a perfect spot for a picnic.
معنی(example):
آنها چادر خود را بر روی گاموک نزدیک دریاچه برپا کردند.
مثال:
They set up their tent on the gammock near the lake.
معنی فارسی کلمه gammock
:
گاموک به معنای تپهای کوچک یا برآمدگی زمینی است که معمولاً در مکانهای طبیعی وجود دارد.