معنی فارسی ganglands
B1حوزه‌ها یا مناطقی که در آن‌ها فعالیت‌های گنگ و جنایت بیشتر است.
Areas characterized by the presence and activities of gangs, often linked to higher crime rates.
- noun
noun
معنی(noun):
The underworld of organized crime.
example
معنی(example):
این مستند به بررسی مشکلات در مناطق گنگ‌نشین در سراسر شهر پرداخت.
مثال:
The documentary explored the hardships in ganglands across the city.
معنی(example):
مناطق گنگ‌نشین معمولاً با جرم و فقر مرتبط هستند.
مثال:
Ganglands are often associated with crime and poverty.
معنی فارسی کلمه ganglands
:
حوزه‌ها یا مناطقی که در آن‌ها فعالیت‌های گنگ و جنایت بیشتر است.
